روشن کردن. جلا دادن. زدودن: در هر نفس که از دل آگاه میزنی صیقل به روی آینۀ ماه میزنی. طاهر نصرآبادی (از آنندراج). چو از زخمه صیقل زدی تار را مقام دگر شد خریدار را. ملاطغرا (از آنندراج). ای دل بموج اشک سیاهی مبر ز چشم صیقل مزن که آینه ام را جلا بس است. کلیم کاشی (از آنندراج)
روشن کردن. جلا دادن. زدودن: در هر نفس که از دل آگاه میزنی صیقل به روی آینۀ ماه میزنی. طاهر نصرآبادی (از آنندراج). چو از زخمه صیقل زدی تار را مقام دگر شد خریدار را. ملاطغرا (از آنندراج). ای دل بموج اشک سیاهی مبر ز چشم صیقل مزن که آینه ام را جلا بس است. کلیم کاشی (از آنندراج)
دیوار کشیدن و حصار دور شهر ایجاد کردن: در شهور سنۀ ستین و خمسمائه خوارزمشاه محمد بن سلطان تکش بخارا را بگرفت و باز ربض فرمودو فصیل زدند و هر دو را نو کردند. (تاریخ بخارا)
دیوار کشیدن و حصار دور شهر ایجاد کردن: در شهور سنۀ ستین و خمسمائه خوارزمشاه محمد بن سلطان تکش بخارا را بگرفت و باز ربض فرمودو فصیل زدند و هر دو را نو کردند. (تاریخ بخارا)
جلا دادن. روشن ساختن. افروختن. زدودن: خاک زنگار برآورد خوشا زنگاری که دهد آینۀ دیده و دل را صیقل. سلمان (از آنندراج). نمیدانم که صیقل داده مرآت ضمیرم را که زنگ خانه آیینه می ریزد غبار من. محمداسحاق شوکت (از آنندراج)
جلا دادن. روشن ساختن. افروختن. زدودن: خاک زنگار برآورد خوشا زنگاری که دهد آینۀ دیده و دل را صیقل. سلمان (از آنندراج). نمیدانم که صیقل داده مرآت ضمیرم را که زنگ خانه آیینه می ریزد غبار من. محمداسحاق شوکت (از آنندراج)
دهی است جزء بلوک خورکام دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت، واقع در 25 هزارگزی خاور رودبار و33 هزارگزی رستم آباد. کوهستانی و معتدل است. 250 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات، بنشن، لبنیات و گردو. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. عده ای از سکنه برای تأمین معاش به گیلان رفته و برمیگردند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است جزء بلوک خورکام دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت، واقع در 25 هزارگزی خاور رودبار و33 هزارگزی رستم آباد. کوهستانی و معتدل است. 250 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات، بنشن، لبنیات و گردو. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. عده ای از سکنه برای تأمین معاش به گیلان رفته و برمیگردند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)